قطره ها ببارید .. سنگ ها حتی .. منتظرند...
04 اسفند 1393 توسط اسلامی فر
·•<بالاخره می توانیم>•·
در سکوت خلوت خود آرام رمیده بود و محو تماشای جلوه ی دوست که
ناگاه...
ناله ای حزین خلوتش را در هم شکست.
کنجکاو شده بود کهاین آهنگ سوزناک ازکجا می آید..
صدا نزدیک و نزدیک تر می شد..
آه او کیست؟
چه چهره ی خسته و گرفته… بیشتر »